- شنبه ۳ مهر ۱۴۰۰ ۱۸:۱۷اجتماعیایسنا
روایت فداکاری برای تپیدن یک «قلب»
راننده آمبولانس هراسان به بیرون نگاهی انداخت. لاستیک پنچر شده بود و برای رفع ایراد هیچ زمانی وجود نداشت. باید هرچه سریعتر قلبی که در پوشش یخ و مواد نگهدارنده آرمیده بود در سینه دخترک مینشست و ضربان میگرفت. وقت از آنچه همیشه میگویند طلاییتر بود و حتی هدر رفتن یکصدم ثانیهاش میتوانست به خراب شدن همهچیز بینجامد. کاری از کسی برنمیآمد. پزشک و پرستار به خیابان رفتند تا مگر با خودروی شخصی انسانی فداکار بتوانند مأموریتشان را به سرانجامی موفق برسانند اما دریغ که ماشینها هم مثل عقربههای ساعت بیتفاوت میگذشتند.
مشاهده خبر
خبر °۳۶۱
سایت خبری هوشمند